دیکشنری
داستان آبیدیک
تاب دادن
english
1
general
::
swing, curl
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تا وسط جاده
تا کردن
تا کنون
تائب
تائید کردن
تااینکه
تاب
تاب آمدن
تاب آوردن
تاب آوری
تاب آوری زنجیره تأمین
تاب پار
تاب پروتئین
تاب خوردگی
تاب خوردن
تاب دادن
تاب متداول
تاب نخ
تاب و تب
تابان
تابحال
تابداده
تابدار
تابستان
تابستان خوایی
تابستانی
تابش
تابش باریکه ای
تابش جو
تابش خورشیدی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید